Key Performance Indicator

شاخص کلیدي عملکرد (Indicator Performance Key (معیاري قابل اندازهگیري است که نشاندهنده میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است به عبارتی مشخص میکند چه کارهایی باید انجام شود تا عملکرد به طور چشمگیري افزایش پیدا کند. تمرکز این شاخص ها بر جنبه هایی از عملکرد است که براي موفقیت حال و آینده، مهمترین موارد هستند.

این شاخص ها مشخص میکنند براي اینکه نتایج بهبود یابد، چه کار باید کرد. این شاخص ها قابلیت اندازهگیري به صورت روزانه و هفتگی را دارند. شاخص کلیدي عملکرد، اصطلاحی است که در ادبیات استارتاپی کاربرد زیادي دارد. استارتاپی را در نظر بگیریم که با تعیین یک سري اهداف مشخص، کار خود را آغاز کرده و قصد ورود به بازار را دارد، طبیعتا این کسب وکار نوپا براي اندازه گیري میزان دسترسی خود به اهدافش نیاز به یک سري ابزار دارد. در واقع هر کسب وکاري براي رسیدن به اهداف مورد نظر خود به چارچوبی نیاز دارد که KPI ابزار مناسب آن را در اختیارش قرار می دهد تا بتواند وضعیت کنونی خود را بهتر درك کرده و توانایی اتخاذ تصمیمات مناسب را در ادامه راه پیدا کند. شاخص کلیدي عملکرد خوب ، چه اطلاعاتی را در اختیار شما قرار میدهد؟ شواهد عینی از مسیر پیشرفت در جهت دستیابی به یک نتیجه مطلوب را فراهم می اورد. اقداماتی که باید انجام شوند تا به تصمیم گیري بهتر کمک کنند را شناسایی می کند. مقدار تغییر عملکرد را در طول زمان نمایش می دهد. میزان کارایی ، اثربخشی ، کیفیت ، مدت زمان ، رفتار ، کارایی پروژه ، کارایی فردي و بهره برداري از منابع را نمایش میدهد. بین شاخص هاي پیشرو و عقب مانده متعادل است.


KPI انواع مختلفی دارد:
ورودي ها : اطلاعاتی از مقدار، نوع و کیفیت منابع مصرف شده میدهد.
فرآیند : بر روي کارایی ، کیفیت فرآیند هایی که در تولید خروجی استفاده میشوند تمرکز دارد.
خروجی ها : مقدار کاري که انجام شده و چیزي که تولید شده را نمایش میدهد.
عواقب یا نتایج : بر روي دستاوردها یا تاثیرات آنها تمرکز دارد.
پروژه : پاسخگو وضعیت تحویل پروژه و پیشرفت نقاط قوت پروژه است.


KPI به استارتاپ ها کمک میکند: فرآیندهاي خود را هدفمند سازند. ارزش گذاري دقیقتر و منطقی تري از خود داشته باشند.
وضعیت کسب و کار خود را بهتر آنالیز کنند. چرا KPI مهم است؟
در ادامه 4 دلیل اصلی اهمیت شاخص کلیدي عملکرد را فهرست کردهایم:
هدایت افراد تیم در راستاي هدف: به کمک شاخص کلیدي عملکرد کارمندان در یک مسیر مشخص حرکت میکنند.
ارائه دیدگاه در مورد سلامت سازمان: شاخص کلیدي عملکرد در مورد سلامت سازمان به شما نگاه واقع بینانه میدهد. این موارد از فاکتورهاي ریسک گرفته تا شاخص هاي مالی را شامل می شوند. کمک به تعدیل فعالیت ها: به کمک شاخص کلیدي عملکرد، عوامل پیروزي و شکست را متوجه میشوید و این عوامل را در راستاي بهبود، تقویت یا تضعیف می کنید.
پاسخگو نگه داشتن کارمندان: استفاده از شاخص کلیدي عملکرد مشخص میکند کارمندان به چه میزان ارزش ایجاد میکنند. در ضمن این شاخص به مدیران در پیشبرد کارها و به کارمندان در ارزیابی پیشرفت خود کمک میکند.
فراموش نکنیم که براي تعیین شاخص هاي کلیدي عملکرد باید دو نکته را در نظر بگیریم: همه KPI ها ابزار اندازه گیري هستند
همه KPIها باید با ماهیت کسب وکار و اهداف آن سازگار باشند. بر همین اساس پارامترهاي KPI از هر استارتاپی نسبت به استارتاپ دیگر متفاوت است و انتخاب آن به عوامل مختلفی مانند صنعت، مرحله توسعه، مدل کسب وکار و دپارتمان هاي مختلف تیم بستگی دارد. نویسندگان کتاب «سالاد استارتاپی» 9 مورد را به عنوان مهمترین شاخصه اي کلیدي عملکرد معرفی میکنند، شاخصهایی که ممکن است براي هر کسب وکاري کارکرد متفاوتی داشته باشند.
این 9 مورد عبارتند از:
نرخ رشد: نرخ رشد بالا شاخصی است که یک استارتاپ را از کسب وکارهاي عادي متمایز میکند و براي ارزیابی وضعیت استارتاپ ها باید مرتبا تحلیل و اندازهگیري شود. پیدا کردن پارامترهاي لازم براي اندازهگیري نرخ رشد بستگی به نوع کسب وکار دارد. به طور مثال رشد مسافر در یک پلتفرم تاکسیرانی بدون در نظر گرفتن رشد راننده شاخص دقیقی براي
اندازهگیري نرخ رشد نخواهد بود. سود ناخالص: برابر است با درآمد منهاي کل هزینه هایی که براي تولید یک کالا و خدمت در استارتاپ میشود. سود ناخالص یکی از بهترین شاخصها در مرحله رشد یا مقیاس پذیري استارتاپ است.
سود خالص: به باقیمانده مجموع درآمدهاي یک شرکت پس از کسر هزینه هاي عملیاتی گفته میشود. سود خالص به ما نشان خواهد داد که بازگشت سرمایه تا چه حد معنادار خواهد بود. تعداد کاربران فعال ماهانه: با دانستن این شاخص علاوه بر درك وضعیت فعلی میتوان پتانسیل هاي کسب وکار را در حوزه جریان درآمدي پیشبینی کرد. نرخ همه گیري: نشان دهنده آن است که کاربران فعلی تا چه میزان حاضرند افراد دیگر را به استفاده از برنامه تشویق کنند. این شاخص براي استارتاپهاي حوزه شبکه هاي اجتماعی معیار بسیار مهمی محسوب میشود. هزینه جذب مشتري: متوسط هزینه اي که براي جذب یک بازدیدکننده و تبدیل آن به مشتري پرداخت میشود، هزینه جذب مشتري گفته میشود. این شاخص از طریق تقسیم تمام هزینه هاي جذب مشتري به تعداد مشتري ها در یک دوره زمانی خاص، حاصل میشود و در مورد اثربخشی بازاریابی اطلاعات مفیدي ارائه میدهد.

Runway :مدت زمانی است که استارتاپ بدون اینکه درآمدي داشته باشد بتواند به کار خود ادامه دهد. این شاخص کلیدي از طریق تقسیم مقدار سرمایهاي که استارتاپ در اختیار دارد بر Burnrate محاسبه میشود. عدم تمرکز بر چنین شاخصی میتواند منجر به عدم توانایی شرکت براي برآورده شدن تعهدات نقدي از جمله حقوق و دستمزد کارمندان شود، به همین دلیل محاسبه چنین شاخصی براي هر استارتاپ یک امر حیاتی است ارزش متوسط سفارش: به میانگین ارزش هر سفارش گفته میشود. این شاخص براي حوزه تجارت الکترونیک به منظور قیمتگذاري محصول، هزینه تبلیغات و … بسیار مناسب است و از تقسیم درآمد بر تعداد سفارشات حاصل میشود. شاخصهاي کلیدي عملکرد، مهمترین شاخصهایی هستند که هر بنیان گذاري باید براي سنجش عملکرد کسب و کار خود مشخص کرده و زیر نظر بگیرد. شاخص کلیدي عملکرد یا KPI در واقع معیارهاي قابل اندارهگیري هستند که به شما کمک میکنند تا بفهمید چقدر توانسته اید به اهداف خود نزدیک شوید. تعیین و تدوین شاخص هاي کلیدي عملکرد مناسب و کارآمد نیازمند دقت نظر و توجه به موارد و نکاتی است که در این مطلب به آنها اشاره کردیم. با کسب دانش و تجربه بیشتر در به کار بستن موارد بالا میتوانید شاخص هاي بهتر و کارآمدتري را انتخاب کرده و عملکرد موفقیت آمیزتري را براي کسب وکار خود شاهد باشید.

تهیه شده توسط واحد فناوری اطلاعات هاب شیراز

اشتراک گذاری:

ورود

هنوز عضو نشده اید؟